آشنایی با «نهج السعاده» جامعترین فرهنگ سخنان امیرالمومنین (ع)
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۳۰۶۵۱
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری: کتاب «نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه» اثر علامه محمدباقر محمودی، جامعترین دایره المعارف سخنان امیرالمومنین (ع) است که بیش از ۵۰۰ خطبه، ۲۰۰ نامه، ۱۱۹ دعا، ۸۱ وصیت و تعداد زیادی از کلمات قصار و همچنین مجموعه اشعار منسوب به امام علی (ع) را در برگرفته است و در چهارده جلد تنظیم شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در تدوین این اثر، از منابع تمام فرق اسلامی استفاده شده و در مقایسه با سایر کتابهای مشابه، گستردهترین کتابی است که با ذکر سند و منابع تدوین شده و محصول نیم قرن جستوجوی نویسنده در میان هزاران کتاب خطی و چاپی است.
جهت آشنایی بیشتر با این اثر ارزشمند با حجتالاسلام محمدجواد محمودی، فرزند علامه محمودی و عضو هیئت مدیره مجمع احیای فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
* به عنوان پرسش نخست توضیحی پیرامون زندگی شیخ محمدباقر محمودی و شخصیت علمی ایشان بفرمائید.
علامه شیخ محمدباقر محمودی متولد سال ۱۳۰۲ شمسی بودند و در فروردین سال ۸۵ از دنیا رفتند یعنی حدود ۸۳ سال عمر کردند. تا حدود ۱۹ سالگی در محل تولدشان که محلی در جنوب استان فارس زندگی میکردند و پس از آن هجرت کردند که داستان هجرتشان را خودشان مفصل در زندگینامهشان نوشتند. با پای پیاده و سختی بسیار خودشان را به بوشهر رساندند و از آنجا به شهر نجف رفتند و تا سال ۱۳۵۸ در عراق بودند. ایشان تالیفات خود را در عراق آغاز کرد و نهایتاً در سال ۱۳۵۸ به قم مهاجرت کردند و در نزدیک حرم حضرت معصومه (س) مستقر شدند و تا آخر عمرشان در همین شهر زندگی کردند و آثارشان را عمدتاً در قم سروسامان دادند.
ایشان زمانی که در نجف بودند اساتید زیادی دیدند و از افراد پراستاد بودند ولی در خصوص این رشته تحقیقی این توفیق را داشتند با دو نفر از بزرگان اهل قلم و سرشناس محشور باشند یکی علامه شیخ عبدالحسین امینی صاحب کتاب الغدیر و دیگری شیخ آقابزرگ تهرانی صاحب کتاب الذریعه. ایشان با این دو نفر محشور بودند و فراوان از آنها یاد میکردند و خودشان را مدیون این دو نفر میدانستند. در زمان حیات ایشان یک زندگینامهای با عنوان «رنج و ایثار» درباره ایشان منتشر شد که در آنجا به تفصیل درباره اساتیدشان توضیح دادند.
در رابطه با زندگی علمی ایشان باید عرض کنم که خودشان این خاطره را نقل میکردند: در کربلا که بودم هر روز بعد از نماز صبح با چهار نفر از طلبههای همدوره خودم مصاحبهای درباره احادیث اهل بیت (ع) داشتم و محور بحث ما کتاب بحارالانوار علامه مجلسی بود که احادیث آن را میخواندیم و شرح و بررسی میکردیم. من دیدم در بحار بسیاری از سخنان امیرالمومنین (ع) وجود دارد که در نهجالبلاغه نیست و چون خیلی به نهجالبلاغه علاقه داشتم این مسئله برایم مایه تعجب بود لذا جرقهای به ذهنم زد تا دنبال سخنان امیرالمومنین (ع) که در نهجالبلاغه نیامده است بروم. لذا ایشان با برخی اساتید مشورت میکند و همانجا برای تألیف مهمترین اثرش که نهج السعاده است زمینهسازی میشود و ایشان از همانجا شروع به جمعآوری سخنان امیرالمومنین (ع) میکند. ایشان ساکن کربلا بودند ولی هر هفته چهار روز به نجف میرفتند و در کتابخانه علامه امینی حضور پیدا میکردند و مشغول تحقیق و تألیف میشدند.
حیف است این نکته را نگویم که دو بیت شعر به زبان عربی در اول یکی از آثار ایشان دیدم که خیلی قشنگ است؛ نوشتند: «و ما من کاتب الا سیفنی / و یبقی الدهر ما کتبت یداه / و لا تکتب بکفک غیر شیء / یسرک یوم القیامه عن یراه» یعنی هیچ نویسندهای نیست مگر اینکه میمیرد ولی آن چیزهایی که انسان بنویسد میماند، چیزی را بنویس که در روز قیامت مایه چشمروشنی تو باشد. به همین جهت ایشان هرچه نوشته است همهاش درباره اهل بیت (ع) است؛ یا پیرامون سخنان ائمه (ع)، یا فضائل ایشان یا اینکه تاریخ اهل بیت (ع) است.
ایشان جمعاً سی عنوان اثر دارد که برخی تک جلد است، برخی دو جلدی است و مفصلترینش دوازده جلدی است و در مجموع مشتمل بر پنجاه جلد کتاب است.
* درباره کتاب نهج السعاده و ویژگیهای این اثر و امتیازاتی که نسبت به سایر کتب مشابه دارد توضیح بفرمائید.
در میان آثار علامه محمودی دو اثر اهمیت بیشتری دارد، یک کتابی به نام «عبرات المصطفین» که پیرامون تاریخ کربلا و مقتل سیدالشهداء است و در آن از معتبرترین منابع مطالب را نقل کرده است و از بسیاری از مطالبی که شهید مطهری به عنوان تحریفات عاشورا ذکر میکند پاکسازی شده است. دومین اثر نهج السعاده است که مهمترین اثر علامه محمودی است و ایشان را باید به عنوان صاحب نهج السعاده معرفی کرد.
اگر بخواهم مقایسهای بین نهجالبلاغه و نهج السعاده داشته باشم باید عرض کنم مرحوم سیدرضی بر اساس برنامهای که در مورد بررسی فصاحت و بلاغت کلمات امیرالمومنین (ع) در نظر داشت تصمیم گرفت اثری را به وجود بیاورد که در نوع خودش شاهکار است و نمیتوان ایرادی به سیدرضی وارد ساخت. در عین حال ما که در این فاصله زمانی از امیرالمومنین (ع) قرار گرفتیم میدانیم سخنانی که از معصومین نقل میشود باید چندین ویژگی داشته باشد اولاً سند داشته باشد، ثانیاً منبع و مصدرش نقل شود، ثالثاً جامع باشد چون هرچه آنها فرمودند به نفع جامعه است و به تعبیر امام باقر (ع) هر جا بروید علم صحیح را جز در خاندان ما اهل بیت پیدا نخواهید کرد. پس هرچه امیرالمومنین (ع) فرموده بعد از وحی بالاترین سخن است.
با این مقدمه اگر بخواهم نهجالبلاغه و نهج السعاده را مقایسه کنم، در نهجالبلاغه ۲۴۱ خطبه آمده است، صرف نظر از اینکه سند ندارد و منابعش معرفی نشده است و همین مقدار هم که نقد شده منقطع است و همه خطبه نیامده است ولی در نهج السعاده بیش از ۵۰۰ خطبه نقل شده است. در نهجالبلاغه ۷۹ نامه آمده ولی در نهج السعاده بالای ۱۸۰ نامه نقل شده است. همچنین در نهجالبلاغه در رابطه با کلمات قصار ۲۶۹ کلمه آمده است در حالی که در نهج السعاده بسیار گستردهتر است.
از ویژگیهای نهج السعاده که نمونه آن را جای دیگر ندیدم این است مؤلف نهج السعاده کلمات امیرالمومنین (ع) را بر اساس چینش تاریخی تنظیم کرده است یعنی اولین کلامی که توانسته تاریخ صدورش را پیدا کند در ابتدای کتاب آورده و بقیه مطالب را همینطور تنظیم کرده است. بخشی از کلمات که تاریخ صدور آنها معلوم نبوده در جلد مستقلی ذکر کرده است. مثلاً اولین خطبه حضرت مربوط به عصر پیامبر است که درباره ازدواج با حضرت زهرا (س) است. وقتی پیامبر (ص) در مسجد حاضر شد و به مردم خبر دادند که امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) میخواهند با هم ازدواج کنند، خود پیامبر (ص) ابتدا خطبهای را بیان میفرمایند و پس از ایشان امیرالمومنین نیز در محضر پیامبر (ص) خطبهای میخواندند. این اولین خطبه و اولین کلام در نهج السعاده است.
نکته دیگری که در رابطه با نهج السعاده قابل ذکر است این است سیدرضی نهجالبلاغه را در سه بخش کلمات، نامهها و قصار تنظیم کرده است ولی علامه محمودی نهج السعاده را در شش بخش تنظیم کرده است و علاوه بر خطبهها و نامهها و قصار، سه بخش دیگر اضافه کرده است. یک بخش تحت عنوان ادعیه امیرالمومنین (ع) مثل دعای کمیل که این بخش مشتمل بر ۱۱۹ دعا است. ایشان دو جلد تحت عنوان وصایا تنظیم کرده است چه وصایایی که به صورت مکتوب بوده است چه توصیههایی که مکتوب نبوده است. یک جلد دیگر از نهج السعاده که جلد چهاردهم است شامل اشعاری است که امیرالمومنین (ع) انشاء یا انشاد فرمودند، یعنی یا خودشان سرودند یا سرودههای دیگران را میخواندند. نظر علامه محمودی این بود آنچه انشا حضرت باشد و برایش دلیل قطعی داشته باشیم کم است ولی غالباً اشعاری که از حضرت نقل شده است انشاد بوده و حضرت شعر دیگران را میخوانده.
یک نکته هم در رابطه به امتیاز نهج السعاده نسبت به کتب مشابه عرض کنم و آن اینکه کتابهای دیگران جزئی است و افرادی که مستدرک نوشتند چند خطبه محدود را آوردند و کارشان جامع نیست ولی سعی نهج السعاده بر این است که جامع باشد یعنی ایشان به هر چیزی دسترسی داشته و میتوانسته شاهدی بر انتساب آن به امیرالمومنین (ع) پیدا کند جمع کرده است. دوم اینکه گاهی کتابهایی درباره امیرالمومنین (ع) جمعآوری شده است که از حیث مجلدات و حجم زیاد است چون خیلی چیزها را به اسم آن حضرت جمع کردند که شامل فضائل یا مسند است؛ مسند یعنی سند روایت به علی (ع) برسد ولی علی (ع) این مطلب را از پیامبر (ص) نقل کرده باشد. خیلیها آمدند اینها را به عنوان کلمات امیرالمومنین جمع کردند ولی نهج السعاده این امتیاز را دارد مطالبی را جمعآوری کرده است که منحصراً سخن خود آن حضرت باشد و از دو لب مبارک آن حضرت جاری شده باشد یا خودشان کتابت کرده باشند. البته انسان از خطا مصون نیست و در نهج السعاده چند نمونه از این سهوها پیش آمده که باید اصلاح شود.
*سوال آخرم درباره وضعیت چاپ و نشر این کتاب بود. لطفاً در این زمینه توضیح بفرمائید.
در زمان سابق که علامه محمودی میخواست کتابها را برای چاپ و نشر آماده کند با مشکلات زیادی موجه بود. ایشان یک طلبه غریب در عراق بود که اتفاقاً از اسم و رسم گریزان بود و در جلسات حاضر نمیشد تا به کار خودش برسد. حتی یکبار از ایشان سوال کردم که شما در نجف تدریس هم داشتید؟ ایشان پاسخ داد بله مدتی تدریس کردم ولی دیدم مطالعاتی که میخواهم درباره اهل بیت (ع) انجام دهم متولی ندارد ولی برای تدریس متولی زیاد است لذا تدریس را رها کردم. به هر ترتیب ایشان برای چاپ کتاب با مشکلات زیادی مواجه بود. وقتی ایشان در قم مستقر شدند دوستان و بستگان برای کمک ایشان اعلام آمادگی کردند و مؤسسهای به نام مجمع احیای فرهنگ اسلامی در زمان حیات ایشان راه افتاد که بعد از درگذشت ایشان هم مشغول احیای آثار ایشان است.
باید توجه داشت که مرحوم علامه کارهایش را انفرادی انجام میداد و از طرفی دسترسی به همه منابع نداشت لذا کار برایشان خیلی دشوار بود ولی در عصر ما دسترسی به رایانه فراوان است و منابع بسیاری در اختیار ما است لذا گروهی از دوستان در مجمع عهدهدار تصحیح آثار علامه شدند و در حال حاضر نهج السعاده مشغول بازنویسی است و احتمالاً بخش خطبهها تا پایان امسال تمام میشود و همزمان گروههای دیگر روی بخشهای دیگر آن مشغول به کار هستند. در نهایت امیدواریم سال آینده کتاب آماده چاپ شود و یک مجموعه ارزشمند و جامع درباره سخنان امیرالمومنین (ع) منتشر شود.
کد خبر 5919526منبع: مهر
کلیدواژه: بازگشت به نهج البلاغه نهج البلاغه امام علی ع امیرالمومنین ع نجف اشرف علامه محمدباقر محمودی فاطمیه 1402 حضرت زهرا حضرت زهرا س قرآن کریم قرآن مهدی گلشنی شیخ حسین انصاریان اجتماع فاطمیون علوم انسانی سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت های قرآنی کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین حسینی انقلاب اسلامی ایران فاطمه زهرا سخنان امیرالمومنین تنظیم کرده نهج البلاغه علامه محمودی کتاب ها اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۳۰۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاحطلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
به گزارش جماران؛ گفت و گوی عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی با خبرآنلاین در پی می آید:
پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد دلیل آن چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند. علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند. به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است.
ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست. فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز.
در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.